دین و اعتقادات مذهبی سهروفیروزانی ها
وجود قلعه گبری، نشانی از نفوذ تدریجی اسلام در این منطقه است، اساسا برای هیچ کس قابل تصور نیست که آدمی پس از عمری و نسلی که با ایده و عقیده اش زندگی کرده است به ناگاه از اعتقادات خویش دست بشوید و آیین و مرام جدیدی را بپذیرد که هیچ سابقه ذهنی با آن نداشته است و اصولا اعتقاداتی که با زور و اجبار و قدرت، تحمیل شود نمی تواند رضایت درونی ایجاد نماید و جز ریا حاصلی در بر ندارد. اما وقتی پای تعقل و تامل و مقایسه و استدلال به میان آید، سرشت حقیقت جوی آدمی به آن لبیک می گوید و چنین باوری ریشه در جان می گیرد. معیشت متکی بر کشاورزی و سروکار افراد با آب و خاک و آفتاب از یک سو و منطق قوی اسلامی که خون تازه در رگ های پژمرده و گرفتار خرافات آیین زردشتی می دمید از سوی دیگر، موجب روی آوردن مردم به دین اسلام شد.
شاید حاکمیت زیدیان بویه و وجود قلاع اسماعیلی در اطراف سهروفیروزان توانست نقش تبلیغات مذهب حنفی ترکان مسلط بر امور را خنثی نماید تا جایی که به نوشته مستوفی در قرن هشتم، مذهب مردم این دیار سنی شافعی است که در بین مذاهب اهل تسنن نسبت به مذهب شیعه نزدیکترین است، آزادی مذهبی دوره ایلخانان و گرایش به تشیع و حضور باباها که حداقل سه تن از آنان در این محل مدفونند و باغ قلندر که خانقاه آنان بوده و شیعه بودن آنها و وجود امامزاده ابوالقاسم نیز نشان دیگری از روی آوردن ساکنان سهروفیروزان به مذهب تشیع می باشد که در دوره صفویه به اوج خود می رسد.
هم اینک نیز مردم سهروفیروزان به طور مطلق پیرو مذهب تشیع امامیه بوده، و در باورهای خود بسیار محکم و جدی می باشند. وجود هشت مسجد و تعداد قابل توجهی حسینیه و دارالقرآن و برپایی مراسم عاشورای حسینی به صورت باشکوه هر چه تمامتر برگزاری اعیاد و سوگواری های مذهبی، سفرهای زیارتی و ادای نذر و نیازها و برپایی سفره ها و عدم دریغ از بذل جان در حفظ مبانی اسلامی که در طی جنگ تحمیلی شاهد آن بودیم، تاییدی بر پایبندی آنان نسبت به مذهب تشیع است.